علی جنتی: شورای نگهبان ردصلاحیتم می کند /پدرم هیچ بیماری ندارد /به دوره اشکنه برگشتهاند و میگویند گرانی را تحمل کنید!
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۶۶۸۸۷
فاطمه استیری: فرزندِ آیت الله جنتی بودن، «علی جنتی» را محافظه کار نکرده است، آنقدر که صریح و بدون لکنت شورای نگهبان را نقد کند و بگوید؛«شورای نگهبان از دیرباز رویکرد خالص سازی را داشته است و بخشی از یک جریان سیاسی است». او حتی ابایی ندارد که بگوید شورای نگهبانِ آیت الله جنتی با معیارهایی که دارد پسرش علی جنتی را هم ردصلاحیت می کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با علی جنتی، وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی، عضو حزب اعتدال و توسعه در «کافه خبر» خبرگزاری خبرآنلاین هم از جریان خالص ساز حرف زدیم هم درباره حمایت تمام قد ائمه جمعه از دولت رئیسی و البته برنامه حزب اعتدال و توسعه در انتخابات مجلس.
وقتی سوال از وضعیت جسمانی آیت الله جنتی و برخی خبرسازی ها در اینباره شد؛ تاکید کرد پدرش هیچ بیماری ندارد؛«افرادی که مخالف شورای نگهبان یا رویه شورای نگهبان هستند، گاهی آرزوهایشان را به صورت خبر مطرح می کند.»
علی جنتی در این گفتگو از برخی رایزنی های خود با شورای نگهبان درباره برخی ردصلاحیت شدگان هم روایت کرد و گفت؛«هم به آیت الله جنتی هم به بعضی دیگر از اعضای شورای نگهبان گفته ام نگاه شما نسبت به جریان مقابل چه اصلاح طلب چه جریان اعتدال، نگاه غلطی است و هر کس در جریان مقابل بود، حتما یک آدم نفوذی است یا با انقلاب یا با رهبری زاویه دارد و باید به نوعی حذف شود.»
مشروح گپ و گفت خبرگزاری خبرآنلاین با علی جنتی را در ادامه بخوانید؛
************
*آقای جنتی! شما در دولت های گذشته با سمت ها و عناوین مختلف حضور داشتید، غیبت شما در دولت آقای رئیسی را به حساب خط افتراق فکری و سیاسی شما با این دولت بگذاریم یا شما هم در کنار سابقون نظام وارد لیست حذفیات کرده اند؟
در مورد این سوالی که مطرح کردید بحث شخص من مطرح نیست که در این دولت هستم یا نه. چون من سال ۹۵ برای دومین بار بازنشسته شدم ولی تا سال ۱۴۰۰ عملا مشغول بودم و با دولت همکاری نزدیک داشتم. ولی سیاستی که این دولت از ابتدا دنبال کرده این است که از هیچ یک از مدیرانی که در دوره گذشته در دولت آقای روحانی فعالیت داشتند، حتی در حد رئیس اداره استفاده نشود.
گویا رژیم عوض شده که همه مدیران دولت قبل را برکنار می کنندشما می توانید به راحتی یک به یک تمام مدیران دستگاه های اجرایی و حتی بعضی از نهادهایی که خارج از دولت است، ملاحظه کنید که کلی از مدیران برکنار شدند. در واقع یک سیاستی است که با اطلاع قبلی اعمال می کنند و دستور رسمی دارند که این کار را انجام دهند.
همان اوایل کار دولت هم به بعضی از این آقایان گفتم گویا شما فکر می کنید رژیم عوض شده است، یک رژیم رفته و حالا دارید با یک رژیم طاغوتی مبارزه می کنید، یک رژیم انقلابی هستید که سرکار آمدهاید تا همه کسانی که وابسته به رژیم گذشته بودند، کنار بگذارید.
این سیاستی است که متاسفانه دنبال می کنند و در خود دولت فقط شخص آقای دکتر اسلامی را داریم که او را هم به سازمان انرژی اتمی فرستادند، با اینکه قرار بود وی کماکان در وزارت راه باشند.
*گفتید دستور رسمی دارند، دستور رسمی از کجا؟
بهرحال این چیزی است که به عنوان یک رویه دستور گرفتند که عمل کنند.
جریان خالص ساز مورد حمایت عناصر پرنفوذ نظام هستند*آقای جنتی چقدر پاکسازی که بنا به روایت شما دارد صورت می گیرد را نتیجه نفوذ یک جریان خالص ساز در ساختار حاکمیت می دانید و چقدر این جریان قدرت و نفوذ دارند؟
این گروه بهرحال مورد حمایت بسیاری از عناصر پرنفوذ در نظام هستند، و با همین حمایت این رویه را دارند ادامه می دهند، این روندی بوده که از سالیان دراز و گذشته دنبال شده است و تلاش دارند یک جریانی را که فکر می کنند می تواند حافظ انقلاب و ارزش های انقلاب باشد را به قدرت برسانند.
در دوره خاتمی نظام غافلگیر شد /احمدی نژاد تمرد کرد و کنار زده شددر دوره آقای هاشمی رفسنجانی این کار عملا به طور کامل انجام نشد. در دوره آقای خاتمی طبیعتا نظام دچار یک نوع غافلگیری شد. در دوره اول آقای احمدی نژاد احساس شد که این دولت در همان مسیر دارد حرکت می کند و لذا مورد حمایت جدی بود. در دوره دوم احمدی نژاد طبیعتا وقتی تمرد آقای احمدی نژاد بروز کرد، او هم کنار گذاشته شد.
در دوره آقای روحانی که تورم و گرانی بود همه ائمه جمعه صدایشان بلند بود که چرا تورم این مقدار است، چرا برخورد نمی کنید، چرا برنامه ریزی نمی کنید. ولی امروز ائمه جمعه می گویند برای ما مهم اسلام است مهم انقلاب است حالا اگر گرانی است باید تحمل کنیم. امام جمعه مشهد در یک دوره ای هم می گفت که حالا گرانی هست خب اشکنه بخورید. الان دوباره به همان اشکنه برگشتند.
دولت آقای روحانی هم دولت صددرصد مطلوبی برای این جریان نبود. الان احساس می شود که این دولت که سرکار آمده یک دولتی است که صددرصد آنچه را که آن جریان سیاسی می خواهد، به آن عمل میکند. نیروهای آنها را در مجلس، در دولت و حتی در مجلس آینده سرکار می آورد و آنقدر هم تمامیت خواهی در این جریان دیده می شود که خارج دولت هم به یک سری از نهادهای غیردولتی و حتی نهادهای مدنی هم این پاکسازی یا خالص سازی سرایت کرده است.
شما می بیند که حتی اتاق بازرگانی که یک نهاد مردمی است را تحمل نمی کنند، نهادی که کاملا برای خود انتخابات دارد، اساسنامه دارد و دولت هم آنجا عضو دارد، ولی خب در عین حال تمام توان را به کار می گیرند که حتی اتاق بازرگانی را هم در اختیار داشته باشند. متاسفانه این کار ادامه دارد.
شورای نگهبان از دیرباز رویکرد خالص سازی را داشته است*بخشی از حمایت ها از این جریان خالص ساز از سوی شورای نگهبان صورت می گیرد، یعنی شورای نگهبان هم در این مسیر پاکسازی و این خالص سازی قرار گرفته است. نقد خود شما به شورای نگهبان به این رویکرد شورا خصوصا در دو انتخابات اخیر چیست؟
اینطور نیست که شورای نگهبان الان به دنبال خالص سازی باشد، از دیرباز این رویکرد را داشته است. دلیلش هم این است که اولا اگر شما ترکیب شورای نگهبان را نگاه کنید چه فقها و چه حقوقدانانش، از یک جریان خاص انتخاب شده اند. یعنی شما یک نفر را در بین ۱۲ نفر از اعضای شورای نگهبان نمی بینید که خارج از جریان که اصولگرایی بدانیم یا هرچیزی که اسمش را بگذاریم،باشد و اینها اعتقادا جریان مقابل خود را یک جریان ضد انقلاب یا غیر انقلابی می دانند و وظیفه و تکلیف خود می دانند که تلاش کنند جریان مقابل را حذف کنند.
شورای نگهبان خودش جزئی از یک جریان سیاسی است و نمی توان داور بی طرف باشدوقتی شورای نگهبان خودش اصولا جزئی از یک جریان سیاسی است، این دیگر نمی تواند داور باشد و بی طرفانه نسبت به هر دو جریان سیاسی برخورد کند، در انتخابات و بحث تایید صلاحیت و رد صلاحیت هم همینطور است. شورای نگهبان هم جزئی از این مجموعه است. در طول سالهای گذشته و دوره های مختلفی که انتخابات برگزار شده، بخصوص انتخابات مجلس این رویه دیده شده و حتی تعدادی از افرادی که قبلا مورد تایید شورای نگهبان بودند و به مجلس رفتند، در دوره بعد که کاندیدا شدند، حذف شدند. این هم دنباله همان جریان خالص سازی است که می خواهد رقبای خود را حذف کند.
به پدرم گفته ام که نگاهش به اصلاح طلبان و اعتدالی ها غلط است*آقای جنتی با همین صراحتی که درباره شورای نگهبان موضع گیری کردید، همین صراحت را در نقد کردن شورای نگهبان مقابل آیت الله جنتی( پدرتان) هم دارید؟
بله خب من با ایشان گفتگو دارم، صحبت زیاد کردم، هم با ایشان هم با بعضی دیگر از اعضای شورای نگهبان. گفتم اولا نگاه شما نسبت به جریان مقابل چه اصلاح طلب چه جریان اعتدال، نگاه غلطی است. شما فکر نکنید که هرکس اصولگرا بود او دیگر یک آدم پاک و منزه و وطن پرست و از هر جهت مورد تایید است و هر کس در جریان مقابل بود، حتما یک آدم نفوذی است یا با انقلاب یا با رهبری زاویه دارد و باید به نوعی حذف شود.
بعد هم مخاطرات این نوع برخورد را بارها تا آنجائیکه به ذهنم رسیده بیان کرده ام که بالاخره نتیجه اش این می شود که ما آنقدر دایره خودی ها را تنگ می کنیم که به یک جایی می رسیم که اکثریت قاطعی از نیروهای وفادار به انقلاب، وفادار به نظام و وفادار به رهبری حذف شده و به تعبیری از قطار انقلاب پیاده شده اند.
شورای نگهبان من را هم ردصلاحیت می کند*با همان معیاری که شما هم از شورای نگهبان توصیف کردید، شورای نگهبانِ آیت الله جنتی، علی جنتی را رد صلاحیت می کند یا تایید صلاحیت؟ با فرض اینکه که شما کاندیدای ریاست جمهوری یا مجلس شوید؟
بر اساس همان معیارهایی که شورای نگهبان دارد و با آن خط کشی که دارند، قاعدتا باید رد صلاحیت کنند یا حداقلش عدم احراز صلاحیت.
*آقای جنتی! در این دوره انتخابات مجلس با پدیده پیش ثبت نام روبرو بود که خیلی یکباره اعلام شد که باید قبل از مرحله ثبت نام یک پیش ثبت نام صورت بگیرد، برخی این تصمیم را در راستای مهندسی انتخابات دانستند، نگاه شما به این تصمیم چیست؟ در مسیر همان خالص سازی می دانید یا نه راهکاری درست است؟
دو نوع نگاه می توان به این موضوع داشت. یک نگاه مثبت یک نگاه منفی. یک نگاه مثبت که آن را با شورای نگهبان هم مطرح کردم. در دوره های گذشته که انتخابات برگزار می شد، خیلی از افراد صالح و شایسته که هیچ مشکلی نداشتند، یعنی نه زاویه ای با رهبری داشتند نه مشکل اقتصادی و نه مشکل اخلاقی داشتند و اتفاقا کاملا هم افراد متدین و وفادار به نظام بودند رد صلاحیت می شدند.
بر اساس همان معیارهایی که شورای نگهبان دارد و با آن خط کشی که دارند، قاعدتا باید من را رد صلاحیت کنند یا حداقلش عدم احراز صلاحیت.
شاید در دو دهه گذشته من به کرات صحبت کردم که شما وقتی یک فردی را رد صلاحیت می کنید یا حتی عدم احراز صلاحیت برایش می زنید که معنایش همان رد صلاحیت است، تبعاتی دارد. معمولا هم دو تا اتهام هست که وارد می کنند؛ یکی عدم التزام عملی به اسلام دومی عدم اعتقاد به ولایت فقیه. با این عدم تایید صلاحیت این فرد در بین خانواده، همکاران، دوستان و اگر در یک شهر کوچکی باشد، آبرویش میرود. شما اجازه دهید که این فرد از خودش دفاع کند، صدا کنید بگویید شما متهم هستید به اینکه عدم التزام به اسلام دارید، دلیلش هم این چیزهایی است که ما می گوییم، اجازه دهید از خود دفاع کند. اگر دفاعش متقن است باید بپذیرید چرا رد صلاحیت می کنید؟
پیش ثبت نام انتخابات هم مثبت است هم فرصتی برای مهندسی انتخاباتهمیشه پاسخ آنها این بود که ما با این تعداد عظیمی که کاندیدا شدند، نمی توانیم در یک فرصت محدود، تک تک رد صلاحیت شده ها را بخواهیم که از خود دفاع کنند. این روش فرصتی برای شورای نگهبان ایجاد می کند که از مهرماه که ثبت نام اصلی صورت می گیرد تا اسفند ماه، کسانی را که رد صلاحیت شده اند فراخوانده و با آنها صحبت کنند، تفهیم اتهام کنند و آنها از خودشان دفاع کنند و بی جهت از شرکت در انتخابات محروم نشوند. این بعد مثبت قضیه است.
بعد منفی این است که بالاخره این پیش ثبت نام که صورت گرفته و با تبلیغاتی که بر روی آن صورت گرفته و گفتند ۴۸ هزار نفر یا بیشتر در این دوره ثبت نام کردند. یک فرصتی است برای کسانی که معمولا انتخابات را مهندسی می کنند، تا آنها هرکسی را که خواستند به مجلس بیاید، بتوانند به راحتی پرونده اش را پاک کنند و اگر نخواستند به مجلس بیایند، بالاخره یک جایی اشکالی بر او وارد کنند که از آمدن به انتخابات محروم شود. این بعد منفی این قضیه است. ممکن است هرکسی یک برداشتی داشته باشد.
*آقای جنتی! شما اگر بخواهید یک مدل خارجی از این تفکر تند و خالص ساز مثال بزنید چیست؟ مثلا می توانیم بگوییم که اینها مدل انقلاب فرهنگی مائو پیش می روند؟
الان نمی توانم قضاوت کنم که آیا آن تفکر را پیش می برند یا تفکرات دیگر را ولی ما نمونه هایی از این تفکر را در بسیاری از کشورها داریم. خیلی از کشورها که در آن عموما اختلاف گرا و تمامیت خواه هستند، در همین وضعیت است که ما پیش می رویم.
در سوریه ببینید چنین وضعیتی وجود دارد، در عراق دوره صدام این وضعیت وجود داشت، الان هم در چین، علی رغم همه پیشرفت های اقتصادی که بعد از مائو شکل گرفته است که پیشرفت های شگرفی هم رخ داده است ولی حزب کمونیسم که حاکم است، دقیقا اینگونه عمل می کند. کمترین مخالفتی از یکی از اعضای حزب کمونیست رخ دهد یا از افراد دیگر، بلافاصله از حزب طرد شده، تبعید می شوند و با آنها حتی برخوردهای خیلی سختی شاید صورت بگیرد.
در دوره آقای خاتمی طبیعتا نظام دچار یک نوع غافلگیری شد. در دوره اول آقای احمدی نژاد احساس شد که این دولت در همان مسیر دارد حرکت می کند و لذا مورد حمایت جدی بود. در دوره دوم احمدی نژاد طبیعتا وقتی تمرد آقای احمدی نژاد بروز کرد، او هم کنار گذاشته شد.
به ظاهر چین را نگاه می کنیم که خیلی در طول این سالها پیشرفت کرده به خاطر سرمایه گذاری هایی که غرب در آنجا کرده است و پیشرفت هایی که صورت گرفته و غیرقابل انکار است، ولی از نظر سیاسی و اجتماعی واقعا محدودیت هایی که در آنجا حزب کمونیست برای مردم ایجاد کرده خیلی جدی است.
هیچ نشانه ای از تغییر در سیاست های شورای نگهبان نمی بینم*آقای جنتی! فکر می کنید مجلس آینده یک اقلیت قوی از اعتدال گراها و اصلاح طلبان را داشته باشیم؟ فکر می کنید شورای نگهبان و نهادهای حاکمیتی فضا را به سمتی ببرند که یک اقلیت قوی در مجلس آینده باشد یا مجلس بعدی را باید شبیه مجلس فعلی متصور باشیم؟
تا امروز ما هیچ نشانه ای از اینکه تغییری در سیاست های کلی نظام و شورای نگهبان نسبت به گذشته ایجاد شده باشد، نمی بینیم. در مورد آینده هم با توجه اینکه ۶ و ۷ ماه تا انتخابات فاصله داریم، ممکن است که بالاخره تغییراتی در برخی از سیاست ها پدید آید.
احتمال این وجود دارد که به یکسری افراد غیرخودی هم اجازه دهند که وارد مجلس شوند، مثلا به ۴۰ یا ۵۰ نفر در مقابل ۲۵۰ نفر اجازه دهند وارد مجلس شوند. بالاخره این انتخابات رقابتی است، اینطور نبوده که همیشه یکدست باشد و از طرف مقابل هم آمدند. اما با توجه به مجموع مسائل و آنچه که در کشور می گذرد و سوابق امر، من فکر نمی کنم که هیچ تغییری در سیاست های گذشته پدید آید.
جلسه انتخاباتی با روحانی نداریم*آقای دکتر شما خودتان همراه با اعتدال و توسعه و طیف نزدیک به آقای روحانی فعالیت انتخاباتی دارید؟ جلسات انتخاباتی برگزار می کنید یا ...
نه ما اصلا جلسه انتخاباتی با دکتر روحانی نداریم. در حزب اعتدال توسعه هم تا حالا بحث هایی که داشتیم مربوط به سیاست های کلی است که باید در پیش بگیریم. براساس شرایط و اقتضائاتی که بعدا پیش می آید. اینها مسائلی هستند که بحث می کنیم.
*پس کاندیداهای اعتدال و توسعه در مرحله پیش ثبت نام حضور داشتند؟
ما کلا به همه دوستان و کسانی که شایستگی لازم را برای مجلس دارند، توصیه کردیم که پیش ثبت نام کنند، برای اینکه اگر احیانا به همان احتمالی که اشاره کردم اجازه دادند که این افراد هم کاندیدا شوند و در یک انتخابات آزاد شرکت کنند، این فرصت را بدون شک از دست ندهند. ولی اگر بعدا دیدند که شرایط برایشان مناسب نبود، آنها تا دو روز قبل از انتخابات هم می توانند انصراف دهند و هیچ مشکلی ندارد.
رایزنی با شورای نگهبان برای برخی ردصلاحیت شدگان*آقای دکتر در بحث مربوط به ردصلاحیت ها تاکنون موردی بوده که برای تایید صلاحیت برخی چهره ها رایزنی با شورای نگهبان داشته باشید و واسطه ای بین شورای نگهبان و افراد ردصلاحیت شده باشید؟
در طول یک دهه گذشته قطعا اینطوری نبوده است. اما در سالهای دهه ۶۰ یا دهه ۷۰ مواردی بوده است. خیلی ها به من بخاطر ارتباطی که داشتم مراجعه می کردند و نکاتشان را به من انتقال می دادند. من هم معمولا اگر نامه ای داشتند که نمی توانستند به شیوه عادی به دست شورای نگهبان برسانند، نامه شان را می دادم تا رسیدگی کنند یا احیانا موارد خاصی بود که من فردی را صددرصد به شایستگی و تدین و وفاداری به نظام می شناختم او را آدم لایقی برای اینکار می دانستم و احساس می کردم که احیانا بی جهت به او بد کردند، این را به شورای نگهبان منتقل می کردم. ولی این مسائل در نهایت داخل سیستم و مجموعه ای در شورای نگهبان مورد بررسی خاصی قرار می گیرد.
اینطور نیست که شورای نگهبان الان به دنبال خالص سازی باشد، از دیرباز این رویکرد را داشته است. وقتی شورای نگهبان خودش اصولا جزئی از یک جریان سیاسی است، این دیگر نمی تواند داور باشد و بی طرفانه نسبت به هر دو جریان سیاسی برخورد کند، در انتخابات و بحث تایید صلاحیت و رد صلاحیت هم همینطور است.
پدرم نه فشار خون دارد، نه دیابت، نه هیچ مشکل دیگری*در یکی دو سال اخیر چندبار خبرهایی درباره وضعیت جسمانی و سلامتی آیت الله جنتی منتشر شد که خود شما هم معمولا واکنش نشان می دادید، این خبرسازی ها چقدر برای شما آزار دهنده است و شرایط جسمانی ایشان چطور است؟
ببینید با توجه به سن شان و کهولت سن، طبیعی است که ضعف جسمی دارند، ولی ایشان بیماری ندارند. نه فشارخون دارند، نه دیابت دارند، نه مشکلات دیگر. به خاطر رعایتی که خودشان می کنند.
ولی افرادی که مخالف شورای نگهبان یا رویه شورای نگهبان هستند، گاهی آرزوهایشان را به صورت خبر مطرح می کند. در یک ماه گذشته، در شبکه های اجتماعی یک کسی نوشته بود که ایشان بیمار هستند و حتی کس دیگری اضافه کرده که ایشان در بیمارستان بقیه الله بستری هستند، من تماس گرفتم و دیدم نه مشکلی نداشتند و تکذیب کردم.
وظایف سنگین برای آیت الله جنتی در این شرایط جسمی مشکل استالبته کهولت سن و ضعف ناشی از آن به هرحال وجود دارد ما همواره توصیه مان این بود که ایشان را معاف بدارند. وظیفه سنگینی که برعهده ایشان است، واقعا در این شرایط جسمی برای ایشان مشکل است.
*آقای جنتی! برخی رفتارهای دوگانه در دولت خصوصا حوزه دیپلماسی مشهود است، مثلا این روزها درحالی رابطه با عربستان و بازگشایی سفارت دستاورد بزرگ دولت توصیف می شود که برخی از همین افراد در ماجرای آتش زدن سفارت عربستان نقش داشتند. این نگاه جناحی و دوگانه به حوزه دیپلماسی که مصداق های دیگرش در برجام است، چقدر به دیپلماسی ما آسیب زده است و ما را مجبور به برداشتن گام های رو به عقب کرده است؟
این نگاه دوگانه هم در مورد رسانه ها وجود دارد هم در مورد دولتمردان و هم در مورد جریانات سیاسی. یعنی اگر یک جریان سیاسی یا رسانه ای ببیند جریان موافق خودش روی کار آمده طبیعتا هر کار کوچکی که انجام می دهد اینها شروع به بزرگ کردن می کنند و به عنوان یک دستاورد مطرح می کنند. ولی اگر جریان مقابل خودش باشد هم رسانه ها هم جریانات سیاسی و هم بعضی از شخصیت ها که نگاه های ایدئولوژیکی خاصی دارند، به سمت تخریب می روند.
کارهایی که در دولت روحانی حرام بود در دولت رئیسی حلال شدشما می بینید که خیلی از کارهایی که در دولت آقای روحانی و دولت تدبیر و امید حرام بود الان حلال شده است. رسانه ملی خودمان را نگاه کنید در دولت تدبیر و امید اصلا اپوزیسیون دولت روحانی بود، برنامه ۸:۳۰ را که هر شب نگاه می کردید و سایر برنامه های تولیدی عموما در جهت تخریب دولت بود. مشکل آقای روحانی و دولت وی این بود که رسانه نداشت. یک رسانه ملی در اختیارش نبود.
رسانه باید در اصل زیرنظر سه قوه باشد. من در یک دوره سه ساله ای نماینده رئیس جمهور در شورای نظارت صداوسیما بودم، ولی هیچ وقت نمی توانستم تاثیرگذار باشم.
روزنامه ها را ببینید، منظور روزنامه های یک طرف نیست. هر دوطرف معمولا همینطورند که اگر یک جریانی را قبول داشته باشند، هرکار منفی هم بکند یا چشم پوشی می کنند یا سعی می کنند به هرحال کارهای مثبت کوچک را بزرگ کنند و اگر که با آن مخالف باشند، هر اقدام مثبتی که انجام می دهد سعی می کنند این اقدام را به نوعی از کنارش عبور کنند یا تخریب کنند.
ائمه جمعه به دوره اشکنه برگشته اند و می گویند اگر گرانی است تحمل کنید!یا ائمه جمعه و امامان جمعه ما در شهرهای بزرگ چه رویکردی دارند؟ در دوره آقای روحانی که تورم و گرانی بود همه صدایشان بلند بود که چرا تورم این مقدار است، چرا برخورد نمی کنید، چرا برنامه ریزی نمی کنید. آن زمان حتی رسما اعلام می کردند که تحریم ها خیلی نقشی در این مشکلات ما ندارد و عمده مشکلات ضعف مدیریت و ناکارآمدی است. ولی امروز ببینید که ائمه جمعه چگونه برخورد می کنند. می گویند برای ما مهم اسلام است مهم انقلاب است حالا اگر گرانی است باید تحمل کنیم.
آیت الله جنتی با توجه به سن شان و کهولت سن، طبیعی است که ضعف جسمی دارند، ولی ایشان بیماری ندارند. نه فشارخون دارند، نه دیابت دارند، نه مشکلات دیگر. به خاطر رعایتی که خودشان می کنند. افرادی که مخالف شورای نگهبان یا رویه شورای نگهبان هستند، گاهی آرزوهایشان را به صورت خبر مطرح می کند. ما همواره توصیه مان این بود که ایشان را معاف بدارند.
امام جمعه مشهد در یک دوره ای هم می گفت که حالا گرانی هست خب اشکنه بخورید. الان دوباره به همان اشکنه برگشتند. ولی اگر دولتی مورد قبولشان نباشد هر مسئله کوچکی را بزرگ می کنند. شما یادتان است که در یک مرحله ای یک عده از روحانیون از قم پیاده به سمت تهران آمده بودند تا به برخی از سیاست های دولت روحانی اعتراض کنند. الان آن پیاده روها کجا هستند تا ۱۴۰ کیلومتر پیاده به سمت تهران بیایند؟ این برخورد دوگانه از مشکلات اساسی کشور ماست. متاسفانه ما داریم بدون عدالت و انصاف و واقع بینی با مسائل برخورد می کنیم و همدیگر را تخریب می کنیم. نتیجه اش صدمه دیدن کل کشور، نظام و مردم است.
تفکر مصباح در حوزه علمیه جایگاهی ندارد*اشاره ای به روحانیت و ائمه جمعه داشتید، این طیف از روحانیون چقدر از تفکرات روحانیونی مثل آیت الله مصباح متاثر هستند؟ زمانی ما می گفتیم که روحانیت ما باید پیرو تفکر شهید مطهری باشند، الان به طیفی از روحانیت و ائمه جمعه رسیدیم که بیشتر بازنمایی تفکر آیت الله مصباح هستند؟
ببینید در بین روحانیت حوزه های علمیه، تفکر آقای مصباح خیلی جایگاه ندارد. در بین اقلیتی از روحانیت ایشان نفوذ دارد. ولی نکته مهم این است که اینها صدایشان خیلی بلند است. بعد هم بخشی از آنها وارد مجلس شدند.
پیروان تفکر مصباح یزدی محدودند اما صدایشان بلند استحتی اینهایی که به مجلس آمدند، همین جبهه پایداری در مجلس قبلی و مجلس فعلی چقدر هستند؟ اینها اقلیت هستند، یا در دولت هم الان وزرایی که هستند وزرای اصولگرا هستند، وزرای جبهه پایداری نیستند و تفکر آقای مصباح را به آن معنا ندارند. آقای مصباح برخی تفکرات افراطی داشت، مثلا برای رای مردم ارزشی قائل نبود. کسانی که این تفکر را داشته باشند که لپ تفکر آقای مصباح هست، تعدادشان محدود است اما صدایشان بلند است.
2727
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1811838منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: احمد جنتی علی جنتی شورای نگهبان اصولگرایان شورای نگهبان اصلاح طلبان حسن روحانی سیدابراهیم رئیسی محمد تقی مصباح یزدی یک جریان سیاسی شورای نگهبان شورای نگهبان آقای احمدی نژاد اعتدال و توسعه جریان خالص ساز آیت الله جنتی تایید صلاحیت صدایشان بلند رد صلاحیت رد صلاحیت دوره آقای جریان مقابل آقای روحانی پیش ثبت نام آقای مصباح مورد حمایت ائمه جمعه آقای جنتی خالص سازی دولت آقای علی جنتی سیاست ها دولت هم نه مشکل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۶۶۸۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا «مرکز پژوهشهای مجلس» هم تحمل نمیشود؟
فرارو- خبرگزاری دولت دراقدامی نادر به مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی حمله کرده و نوشته است: «در دو سال گذشته شاهد تغییر رویکرد مرکز پژوهشهای مجلس از یک نهاد مطالعاتی به مرکزی برای فعالیتهای رسانهای هستیم. گزارشهای جهتدار این مرکز، بازوی پژوهشی مجلس را به یک رسانه سیاسی البته با کارکردی مطابق میل رسانههای ضدانقلاب تبدیل کرده است. نکته مهم آن است که گردانندگان مرکز پژوهشهای مجلس شاید به دنبال انتقاد از دولت باشند، اما خروجی کار آنها تهیه خوراک برای رسانههای ضدانقلاب بوده است.»
به گزارش فرارو، در بخشهایی از این گزارش مفصل که مشابه با آن را روزنامه ایران نیز منتشر کرده است میخوانیم که مرکز پژوهشها در حوزههای اقتصادی و سیاسی دست به اقداماتی مثل ترامپ هراسی و سیاه نمایی در حوزه وضعیت اقتصادی زده است. این اتهامات که اغلب با مثالهایی از بازتاب گزارشهای مرکز پژوهشها در برخی رسانههای داخل و خارج از کشور همراه بود با پاسخی از سوی مجلس شورای اسلامی مواجه شد.
خانه ملت، خبرگزاری رسمی مجلس در این باره نوشت: «رسانههای دولت، همچون ایرنا و ایسنا، سراسیمه و آشفته بهجای توجه به اصل گزارش، خوانش آن و داشتن رویکرد حل مسئله، حمله به مرکز پژوهشهای مجلس را در دستور کار خود قرار دادند. خبرگزاری ایرنا در اقدام اخیر خود حتی پا را فراتر نهاده و هدف اصلی خود از این رویکرد را عیان کرده است، یعنی تلاش برای دخالت در فرایند انتخاب رئیس مجلس. این خبرگزاری نوشته است «انتظار میرود با تشکیل مجلس جدید و تغییر مدیریت مرکز پژوهشهای مجلس، این نهاد تحقیقاتی به وظیفۀ اصلی خود بازگردد و مجدداً به بازوی مشورتی نمایندگان مجلس برای بررسی لوایح و طرحها تبدیل شود. برای فعالیتهای سیاسی، فضای کافی در کشور وجود دارد و نیازی به آلودهکردن مرکز پژوهشها نیست».»
علی ربیعی سخنگوی دولت دوازدهم نیز در این باره نوشت: «ستیز با اندیشمندان ساحت علوم انسانی، اخراج اساتید و بورسیه سازیها برای ندیدن و نشنیدن حقایق، بیتردید نتایج تلخی در پی خواهد داشت. با بستن در هر اندیشکده و مرکز تحقیقات، دری به سوی انواع بحرانها گشوده میشود. نتایج سنجشها را نه کتمان و نه با آن بازی کنید!»
این کنش و واکنش میان مجلس شورای اسلامی و دولت با پرسشهایی همراه است از جمله این که هدف از تاسیس و فعالیت مرکز پژوهشهای مجلس چیست و این مرکز تا چه حد مستقل و یا حزبی کار میکند؟ فرارو در راستای پاسخ به این پرسش ها، با مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز و اقتصاددان گفتگو کرده است:
وجود مرکز پژوهشها در کشور ما الزام استمرتضی افقه به فرارو گفت: «مرکز پژوهشها یک نهاد اجتناب ناپذیر و کاملا ضروری برای سیستم پارلمانی ایران است که یک پارلمان دارد. در برخی کشورها مجلس سنا و عوام وجود دارد، اما در کشور ما فقط مجلس عوام وجود دارد. در نتیجه کاملا طبیعیست که برخی از نمایندگان از تخصص لازم برای پژوهشهای گسترده برخوردار نباشند و این در حالیست که کوچکترین تصمیم نمایندگان به شکل مستقیم بر معیشت و زندگی مردم تاثیرگذار است؛ بنابراین با توجه به شرایط موجود در کشور، این یک موضوع بسیار مهم است که در کنار مجلس یک نهاد دیگر نیز حضور داشته باشد که با انتقال اطلاعات خود به تصمیم گیریهای مجلس یاری برساند و در سیاست گذاری ها، بررسی بودجه و سایر طرحهای مهم اثربخش باشد. حتی در یک پله بالاتر، من معتقدم مرکزپژوهشها میتواند در روند تعیین وزرا نیز اعمال نظر کند. این مرکز ایجاد شده تا بازوی تخصصی نمایندگان مجلس باشد.»
وی افزود: «دولت و مجلس در بسیاری از موارد کاملا همسو هستند و اکنون اگر گزارش یا گزارشهای اخیر مرکز پژوهشهای مجلس تا حدودی استقلال نظر از دولت را نشان میدهد و این مرکز جهت گیری به سمت مردم گرفته، اتفاق مبارک و ارزشمندی است. نه فقط در این دولت، بلکه در زمان هر دولتی، اگر مرکز پژوهشها همراستا و وابسته به دولت نباشد به جای این که بد باشد، اتفاقا خوب است. دولت نیز باید از نقدها استقبال کند. این هم اشکالی ندارد و منطقی است که دولت به نقدها، در قالب پژوهش یا مقاله پاسخ دهد، همانطور که اخیرا به آقای قالیباف پاسخ داده و اتفاقا انتقادها و پاسخهای متقابل دولت و مجلس مفید است. اما اگر قرار باشد انتقادها تبدیل به دعواهای سیاسی شود و تبدیل به قشون کشی شود، سودی ندارد و زیان گستردهای به مردم وارد میکند. درواقع در شرایط مذکور، خطر ترجیح منافع حزبی یا شخصی به منافع ملی و جمعی در کمین است.»
دستاوردهای مرکز پژوهشها به تصمیم گیریهای مجلس کمک میکنداین اقتصاددان در ادامه گفت: «در دورهای که من با مرکز پژوهشها در ارتباط بودم، جهت گیری سیاسی خاصی در این مرکز ندیدم که برای مثال بگوییم مرکز پژوهشها بر اساس منافع اصلاح طلبان یا اصولگرایان پژوهش انجام میدهد و اغلب پژوهشگرانی که با این مرکز همکاری میکنند نیز اغلب فارغ از جهت گیری سیاسی کار میکنند و بر کار و پژوهش خود متمرکز هستند. اتفاقا اگر قرار باشد مرکز پژوهشها را به یک طیف نسبت بدهیم، در دورهای که طیف غالب مجلس اصولگرایان هستند، عجیب است که مرکز پژوهشها را وابسته به اصلاح طلبها و نه اصولگراها بدانیم. بعد از مجلس ششم اصلا اصلاح طلبها سلطه و غلبهای در مجلس نداشته اند. هرچند که باز هم تاکید میکنم که حتی شبهه این که گرایش اصلاح طلبی یا اصولگرایی در مرکز پژوهشها اعمال نظر کند مردود است.»
وی افزود: «گزارشهای اخیر مرکز پژوهشها در حوزههای فقر و وضعیت اقتصاد کشور نشان میدهد، وضعیت تا حدی غیرقابل دفاع شده که حتی مرکز پژوهشها برای حفظ استقلال پژوهشی خود و مبتنی بر واقع بینی اطلاعات پژوهشی خود را منتشر کرده است. مرکز پژوهشها در همه حوزهها و بخشهای متعددی که مجلس در آن حوزهها قانون تصویب میکند، به شکل تخصصی و با کمک افراد متخصص، پژوهش انجام میدهد. کار کمیسیونهای مجلس اصلا پژوهش نیستند، بنابراین مطرح کردن این فرضیه که چرا خود مجلس بدون کمک مرکز پژوهشها کار نمیکند از اساس غلط است، ضمن این که پرسشی که مطرح میشود این است که مگر مرکز پژوهشها از مجلس منفک است؟ نتایج پژوهشهای مرکز پژوهشها همواره در مجلس مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و بر همان اساس نیز بسیاری از تصمیم گیریها انجام میشود. برخی نمایندههای مجلس توان و اغلب آنان فرصت پژوهشهای مستمر و گسترده را دارند. نمایندگان مشغول حوزههای انتخابیه، حضور در صحن مجلس، فعالیتهای مختلف و امثالهم هستند. این در حالیست که انجام پژوهش، ان هم در این سطح، نیاز به زمان و انرژی بسیار بالایی دارد. افراد فعال در پروژههای پژوهشی باید با ذهنی باز و فارغ از اندیشههای شغلی دیگر، به شکل متمرکز در موضوع پژوهش کار کنند. فراکسیونها که کارشان سیاسی است و کمیسیونها هم که از نتایج استفاده میکنند، بنابراین، مرکز پژوهشها مولود خود مجلس است و رئیس آن نیز توسط مجلس انتخاب میشود.»
این استاد دانشگاه گفت: «این که بگوییم، چون نتایج مرکز پژوهشها به مذاق عده یا گروهی خوش نیامده میتوان این مرکز را تعطیل کرد یا در روند فعالیتش اختلالی ایجاد کرد، ایدهای غیرممکن است. اکنون که قدرت در اختیار یک گروه سیاسی است، اختلافات داخلی چندان عجیب نیست. تنها حدسی که میتوان زد این است که شاید در مجلس آتی، فردی را در راس مرکز پژوهشها بگمارند که افکاری نزدیکتر به طیف غالب مجلس داشته باشد، اما این موضوع نیز در ضدیت با دولت نخواهد بود. در نهایت، مرکز پژوهشها به عنوان یک نهاد پژوهشی که به طور مستقل عمل کرده مقصر اعداد و ارقام اقتصادی و امثالهم نیست، اما اتفاقا مجلس و نمایندگان هستند که باید خود را مسئول وضعیت اقتصادی بدانند و سهم خود را در بهبود وضع معیشت مردم ایفا کنند.»